غلط املائی رهبران بهائی - 5

سه شنبه, 10 مرداد 1396 09:39 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : بهائیان راه شناخت انبیاء را چهار چیز می دانند، که اگر مدّعی نبوّت این چهار چیز را دارا باشد او پیامبر است و الا نیست، یکی از آن چهار چیز کتاب است که مدعی نبوت باید داشته باشد. کتابی که از طرف خداوند متعال بر او نازل شده است. اما کتابی که بر حسینعلی نوری نازل شد، پُر از اشتباه و غلط می باشد، و این نشان دهنده دروغگوئی این مدعی پیامبری قرن نوزدهم است.

حسینعلی بهاء در کتاب اقدس صفحه 97 سطر 2 می نویسد:« قد حضرت لدی العرش عرائض شتّی من الذین آمنوا و سئلوا فیها الله ربّ ما یری و ما لا یری ربّ العالمین. لذا ما نزّلنا اللوح و زیّنّاه بطراز الأمر لعلّ النّاس باحکام ربّهم یعملون». یعنی  عریضه های مختلفی بعرش (پیشگاه میرزا حسینعلی که عرش خدای حسینعلی نوری است) رسیده  و مؤمنین از خدای جهانیان پرسیده اند که ( کتاب احکام و قوانین و دستوراتی نوشته شود) این است که این کتاب را نوشته  و آن را به سبک امر و حکم  زینت دادیم تا مردم به احکام پروردگار خود عمل کنند. 

جناب حسینعلی بهاء در این جملات معجزه آسا واقعاً اعجاز کرده که چنین جملاتی را بر زبان رانده است. قد حضرت، حضور نامه برخلاف استعمال فصحاء است. عرائض شتّی، بمعنی عرائض پراکنده شده و متشتت است، نه بمعنی مختلف که مقصود حسینعلی بهاء است. لدی العرش، شاید از باب قلب المؤمن عرش الرحمن است، ولی در این صورت هم حضور عریضه لدی القلب بی معنی است. سئلوا فیها، مسئول عنه ذکر نشده است. فیها الله، عریضه متوجه بعرش است و خطاب و سؤال از خدا و این دو قسمت با هم جور نیستند. در صورتی که مؤمنین با عرش طرف هستند نه با خداوند. و اگر منظور از عرش تخت حسینعلی نوری باشد، پس خدا هم خود او خواهد بود. ربّ ما یّری و ما لا یری، این اوصاف در این مقام کاملاً بیوجه و بی جهت و برخلاف بلاغت کلام است. بطراز الأمر، اطلاق کلمه امر به اوامر و احکام و قوانین الهی برخلاف استعمال فصحاء است. لعلّ النّاس باحکام ربهم یعملون، نزول لوح وسیله و سبب تعلم و یاد گرفتن است نه وسیله عمل کردن.

 

ملاحظه می کنید که حسینعلی نوری مازندرانی در این چند سطر کلامش چندین  غلط فاحش داشته که بنظر بنده رسیده تا چه رسد بسمع و نظر ادباء و فصحاء عرب.

خواندن 1170 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی