×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

بهاییان به چه چیزی اعتقاد دارند ؟

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهاییان به چه چیزی اعتقاد دارند ؟

بهائیت در ایران : ادیان توحیدی و الهی دارای اصول مشترک  و کلی توحید و نبوت و معاد میباشند ، ولی چون بهاییت یک فرقه دست ساز بشر میباشد و بر اساس خواسته های  شیطانی  و نفسانی افرادشیطان صفت ایجاد شده و باور ها و اندیشه های این گروه با ادیان توحیدی تفاوت های آشکار دارد.

مهمترین تفاوت اندیشه ای این فرقه با ادیان الهی در اصول مشترک ادیان است ، که بر خلاف تمامی ادیان برای هر یک از این اصول تعریفی جدید بر مبنای انسان محوری دارد که سه اصل توحید و نبوت و معاد را به شخص ضعیف الوجودی همچون بهاء که حتی نتوانست خود را از نابودی و مرگ نجات دهد ، تفسیر میکنند.

توحید یعنی فقط یک خدا وجود دارد ، و تمام  پیامبران  برای دعوت به خدای واحد یکتا مبعوث شده اند چنانچه خداوند میفرماید : و ما أرسلنا من قبلک من رسول إلا نوحی إلیه أنه لآ إله إلآ انا فاعبدون  . و ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر آن که به او وحی می‌فرستادیم که خدایی جز من نیست، پس مرا بپرستید.  [1]

اما در این فرقه ضاله نه تنها توحید به معنای یکتا پرستی معنا پیدا نمیکند بلکه خدا پرستی هم معنای جدیدی دارد ، زیر بنای این فرقه با مباحثی که از سمت استعمار پایه گزاری شده است که هر کسی مدعی شد باشد، ادعایش بدون چون و چرا پذیرفته شود چرا که لوازم اثبات ادعا مثل معجزه و قراین را حذف کرده و مدعا پذیرفته میشود ، نمونه آن در دشت بدشت اتفاق افتاد که همه افراد حاضر در آنجا ادعای خدایی داشتند [2].

یکی از افرادی که در دشت بدشت حاضر بوده و ساز خدایی را کوک کرد ، حسینعلی نوری بود که همانجا بدست قرة العین قزوینی به لقب بهاء الله نامیده شد و همو در توجیه افرادی که مدعی الوهیت و نبوت و سایر مقامات میشوند چنین میگویید : اگر شنیده می‏شود از مظاهر جامعه «انی انا الله»، حق است و ریبی در آن نیست چنانچه به کرات مبرهن شد که به ظهور و صفات و اسمای ایشان ظهور الله ...
و اگر نغمه‏ ی انی رسول‏ الله برآرند، این نیز صحیح است و شکی در آن نه ....
و اگر جمیع، ندای انا خاتم‏ النبیین برآرند، آن هم حق است و شبهه را راهی نه ... و سبیلی نه ... زیرا که جمیع حکم یک ذات و یک نفس و یک روح و یک جسد و یک امر دارند [3] .

در دو فرقه بابیت و بهاییت افراد زیادی مدعی الوهیت شدند و نغمه انی انا الله  سر دادند  ، اما در این میان آنچه مهم به نظر میرسد این است که باید ببینیم آیا پیروان این فرقه و افراد آیا به ادعای آنان چگونه اعتقاد دارند و مدعیات آنان را تا چه حد قبول دارند.

در دوره ای که علیمحمد باب ادعای نبوت و سپس الوهیت کرد، پیروان او چندین گروه بودند :

عده ای او را طبق مدعای اول او نیابت از امام غایب میدانستند.
عده  ای دیگر او را همان امام غایب و مهدی میدانستندمهدی میدانستند.
عده ای هم او را پیامبری دارای کتاب میدانستند.
عده ای هم او را طبق ادعای او اله و خدای خود میپنداشتند.
عده ای هم او را فقط به عنوان مبشری برای ظهور بهاء الله میدانند که بهاییان از این گروه هستند.

در دوره ای که حسینعلی بها مدعی نبوت و الوهیت شد هم باور افراد مختلف در این فرقه به میرزا حسینعلی و مدعیاتش متفاوت بود:

 عده ای او را خدای خود میپنداشتند و این افراد غالبا افراد روستایی و بی سواد بودند.
عده ای او را مظهر وجود خدا میدانستند و میگفتند که خدا در او ظهور و تجلی کرده است و نامش من یظهره الله است.
عده ای هم او را پیامبری در صف انبیاء الهی میدانند.
عده ای هم برای رسیدن به نوعی آزادی برایشان هیچ تفاوتی نداشت او چه جایگاهی دارد و دنبال مقاصد خود بودند.

صبحی مبلغ بزرگ بهایی چنین میگوید :معلوم کردم که بهائيان روستائي هر چند افکارشان محدود است ولي پاکدل و با ايمان و خون گرم‏تر از بهائيان شهري بالاخص بهائيان طهرانند و شهري‏ ها هم نسبت به اختلاف مشاعر در درجه‏ ي ايمان مختلفند.

در این تقسیم بندی و اختلاف نطر پیروان در مقام و جایگاه میرزا حسینعلی نوری یک نکته خود را نشان میدهد و آن آثار اعتقاد به هر کدام از این مقامات مورد ادعای بهاء الله  است چنانچه صبحی در این باره چنین میگوید : و از جمله ‏ي مشاهدات من اختلاف مذاق و مشرب اهل بها بود به طوريکه هر دسته داراي سليقه‏ ي مخصوصي بودند بعضي مقيد به ظواهر اين شريعت و پاره‏ اي پايبند مفهومات و عقائد سابقه‏ ي خود و جماعتي آزاد از هر فعل مکلفي .

مثلا رندان بهائي مي‏گفتند: اين نمازي که بهاءالله به ايران فرستاد به خواهش و اصرار ملا علي اکبر شهميرزادي بود نه به صرف اراده صاحب امر؛ در اين صورت مي‏توان نخواند. و حتي مکرر از اين اصدق شنيدم که مي‏گفت جمال مبارک (بهاءالله) فرمودند: شأن اين قلم نطق بکلمه‏ ي انني انا الله بود و بس ،آنچه زائد براين از نظم جاري شد از ظلم عباد بود. يعني سؤال از حدود و احکام کردند و قلم را به بيان آن واداشتند. در اين صورت در به جا آوردن فرائض اصراري نبايد داشت.

 و از اين جهت احباء غالبا در مراتب خلوص و ايمان از حدود اقوال و الفاظ تجاوز نمي‏کردند و با مخالفت کلي با تعاليم رؤساء، چون به زبان اولياي خود را مي‏ستودند اهل اعتقاد و مؤمن محسوب مي‏شدند. فلهذا نفوذ اوامر در بين اين جمعيت به هيچ وجه شدتي نداشت [4]

آنچه از مباحث بالا نتیجه میتوان گرفت اینکه ، هرکسی میتواند هر نوع ادعایی داشته باشد و پیروان او میتوانند طبق برداشت خود از مدعیات شخص مدعی ، هر عملی را دوست داشتند انجام دهند.

در فرقه ای که فردی با ضعف وجودی خود مدعی نبوت و الوهیت میشود و ادعای هدایت و رهبری بشریت برای رسیدن به سعادت را دارد ، باید هم چنین پیروانی داشته باشد که برداشت خود از آنچه دوست دارند را سرلوحه برنامه های خوش قرار دهند و به قول معروف چنین فرقه ای را چنین پیروانی سزاست ...

پی نوشت :

1.سوره مبارکه  انبیاء آیه 25
2.
وبلاگ بهاء بی بها / کارخانه خداسازی
3. ایقان: ص 138 - 139.
4.خاطرات انحطاط و سقوط فضل الله مهتدی صبحی ص 162

 

خواندن 1324 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی