×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

چرا بهايی ها منابع مكتوب خودشان را سانسور می كنند ؟ ( بخش اول )

یکشنبه, 25 مهر 1395 16:43 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بخشي از كتاب بيان بهائيت: اگر زنی از بابیان باردار نمی‌شد می‌تواند با اجازهٔ همسر به خارج از خانه برود و حامله شده و برگردد ولی شخصی که او به نزدش رفته باید بابی باشد.

بهائیت در ایران :  فرقه‌ها معمولاً توسط قدرت‌های بزرگ ساخته‌ و پرداخته می‌شود و تحویل جامعه هدف می‌شوند. این کشور هدف می‌تواند با درگیر شدن با فرقه از چپاول، غارت، همچنین نفوذ و جاسوسی غافل شود. یکی از این عوامل اسنکبار علی محمد باب بود .  باب عامل معلوم‌الحالی بود که روسیه وی را در آن موقعیت تاریخی و سیاسی ایران، بر سرکار آورد تا فرقه‌ای تأسیس کند تا اتحاد و یکدلی مردم را از بین ببرد

 

درزمینه فرقه باب قرار بر این بود تا روسیه حمایت همه‌جانبه‌ای از باب داشته باشد و او را در صورت ایجاد مشکلی در لحظه آخر نجات دهد. هرچند باب بر اساس تاریخ و اسناد، زیر شلاق طاقت نیاورد، توبه کرد و همه ادعاهای خویش را تکذیب کرد و گفت: من هیچ ادعایی ندارم و هرچه گفته‌ام دروغ بوده است.

این موضوع را می‌توان دریکی از کتاب‌هایی که همه بهاییان به آن ایمان‌دارند و همان کتاب تاریخ نبیل زرندی است استناد نمود. جدای از این موضوع توبه‌نامه این فرد کذاب هم به دست خط خودش در آرشیو اسناد ملی وجود دارد 

در مرحله بعد انگلیسی‌ها که بهاء را سرکار آوردند و باز هم از آشفتگی اوضاع استفاده نموده چنین وانمود کردند که باب فقط یک بشارت‌دهنده بوده و قرار بر بشارت وی بر ظهور قائم بوده و خودش شهید شود. درحالی‌که باب خودش ادعای قائمیت کرده بود و تمامی این ادعاها در جای‌جای کتاب‌های بهاییان وجود دارد.

حال سؤال اینجاست که چرا در منازل بهاییان هیچ‌کدام از کتاب‌های باب وجود ندارد؟! یا بعبارت دیگر چرا رهبران بهائیت سانسور آثار نکنوب به اصطلاح مرجع این فرقه را در دستور کار خود قرار دادند ؟

در این خصوص شما می‌توانید در منازل افراد وابسته به این فرقه کتاب‌های انجیل و تورات را پیدا کنید اما کتاب بیان نیست؟ پرواضح است که اگر کتاب بیان برای جامعه بهایی در دسترس بود، قطعاً دروغ بودن ادعاهای بهاء معلوم می‌شد باب هیچ‌گاه به ظهور بهاء بشارتی نداد بلکه بشارت به ظهور فردی داد که قرار است در 2000 سال دیگر بیاید. در کتاب بیان آن‌چنان تعالیم بی‌شرمانه و بی‌سروته وجود دارد که فقط همان احکام برای ثابت کردن باطل بودن بابیت و بهاییت کافی است و یقیناً باب نمی‌توانسته به گفته خودش با چنین کتابی از سوی خدا آمده باشد.

  قسمت‌هایی از همین تعالیم را  بخوانید . آیا شما می توانید تصور کنید فرقه ای یا این تعالیم می تواند داعیه مدعی صلخ عمومی و ... باشد ؟

تخم‌مرغ را به هم نزنید چون محتویاتش باهم مخلوط می‌شود، سوار گاو نشوید و شیر خر نخورید، اگر زنی از بابیان باردار نمی‌شد می‌تواند با اجازه همسر به خارج از خانه برود و حامله شده و برگردد ولی شخصی که او به نزدش رفته باید بابی باشد....

1- باب درس خواندن و درس دادن در هر رشته و علمي تحريم کرده است، مگر آنچه خود باب نوشته يا در ترويج امر بابيت بنويسند.
«لا يجوز التدريس في كتب غير البيان»

2 - باب در رديف تحريم مسكرات و افيون، استعمال دارو را نيز حرام كرده است.
«الباب الثامن من الواحد التاسع في حرمة الترياق و المسكرات و الدواء مطلقا ملخص اينباب آنكه كل شئون دون» «حب از دون حق بوده و هست و كل شئون حب از حق بوده و هست» «و نهي شده از مسكرات و آنچه حكم دواء بر او ذكر شده»
  .
و اين حكم را در بيان عربي به اين عبارت آورده:
«انتم الدواء ثم المسكرات و نوعها لا تملكون»
«بيان عربي صفحه ي 42»

3 - خريد و فروش و صادرات  از سمت خراسان حرام است.
«و نهي شده از تنباكو و اشباه آن و آنچه كه از سمت خراسان حمل ميشود.»
«بيان فارسي صفحه ي 322»

4 - باب تجويز ميكند كه اگر كسي نتوانست همسر خود را باردار كند اذن دهد كه از ديگري باردار شود، مشروط به آنكه شخص ثالث ايمان بباب داشته باشد!!!
«الباب الخامس و العشر من الواحد الثامن»
«في ان فرض لكل احد ان يتاهل ليبقي عنها من نفس يوحد الله ربها و لابد ان يجتهد في ذلك و ان يظهر من احدهما ما يمنعهما عن ذلك حل علي كل واحد باذن دونه لان يظهر عند الثمرة و لا يجوز الاقتران لمن لا يدخل في الدين»
«بيان فارسي صفحه ي 298»

5- بايد به دستور باب كليه ي كتب علمي جهان در هر رشته به كلي از بين برده شود، جز كتبي كه در ترويج امر او بنويسند.
الباب السادس من الواحد السادس في حكم محو كل الكتب الا ما انشئت او تنشي في ذلك الامر»
«بيان فارسي صفحه ي 198»

6 - باب دستور ميدهد كه هر گاه از پيروان او كسي به سلطنت رسيد، احدي را غير از مؤمنين به او روي زمين نگذارند.
«الباب السادس و العشر من الواحد السابع في ان الله قد فرض علي كل ملك يبعث في دين البيان ان لا يجعل احد
علي ارضه ممن لم يدن بذلك الدين و كذلك فرض علي الناس كلهم اجمعون »
«بيان فارسي صفحه ي 262»

7- سوار گاو نشويد و شير خر نخوريد!!!!
«و انما الخامس من بعد العشر لا تركبن البقر و لا تحملن عليه من شيئي ان انتم بالله و آياته مؤمنون، و لا تشربن لبن الحمير... الخ»
«بيان عربي صفحه ي 49»

8 - بدون ركاب و لگام بر حيوانات سوار نشويد!!!
«و لا تركبن الحيوان الا و انتم باللجام و الركاب لتركبون»
«بيان عربي صفحه ي 49»

9 - تخم مرغ را قبل از پختن بجائي نزنيد مي شكند و ضايع ميشود.!!!!
«و لا تضربن البيضه علي شيئي يضيع ما فيه قبل ان يطبخ»
ما تخم مرغ را رزق نقطه ي اولي (علي محمد باب) قرار داديم، شايد شما شكرگزاري كنيد!!!!
«هذا ما قد جعل الله رزق نقطة الاولي في ايام القيامه من عنده لعلكم تشكرون»

10 - استمناء در شريعت باب جايز است.
«و قد عفي عنكم ما تشهدون في الرؤيا او انتم بانفسكم»
«عن انفسكم تستمنيون»
«بيان عربي صفحه ي 35»

عفو شد از شما آنچه را كه در خواب مي بينيد و همچنين عفو شد كه شما بوسيله ي خودتان از خودتان مني بگيريد.

11 - كودكان را روي صندلي يا كرسي يا تخت بنشانيد كه از عمرشان حساب نشود و بهر چه خشنود شوند آزادشان گذاريد و به آنها خط شكسته بياموزيد.
«و لتستقرن الصبايا علي سرير او عرض او كرسي فان»
«ذلك لم يحسب من عمر هم و لتأذنن لهم بما هم يفرحون»
«و لتعلمن خط الشكسته
«بيان عربي صفحه ي 26»

12 به دستور باب هر شخص بابي حق ندارد بيش از 19 جلد كتاب داشته باشد، و اگر تخلف ورزيد 19 مثقال طلا جريمه بايد بدهد.
«نهي عنكم في البيان ان لا تملكن فوق عدد الواحد من كتاب»
«و ان تملكتم فليلز منكم تسعة عشر مثقالا من ذهب حدا في»
«كتاب الله لعلكم تتقون»

13 - باب دستور ميدهد تمام آثار او را مالك شوند و لو اينكه چاپي باشد.
«ثم العاشر اذا استطعتم كل آثار النقطه تملكون و لو كان چاپا»
  .
«بيان عربي صفحه ي 42»

14 - باب خريد و فروش عناصر اربعه و به تعبير خودش
«عناصر الرباع» را تحريم كرده است!!!!
«ثم الحادي من بعد العشر لا تبيعون عناصر الرباع و لا تشترون»
«بيان عربي صفحه ي 43»

15 - باب دستور ميدهد اموال و هر چه را كه منسوب به غير مؤمنين به او است، در هر كجا قدرت دارند مصادره كنند.
«ثم الخامس فلتأخذن من لم يدخل في البيان ما ينسب اليهم»
«ثم ان آمنوا لتردون الا في الارض التي انتم عليها لا تقدرون»
«بيان عربي صفحه ي 18»

16 - باب دستور ميدهد كه از مدفوع حيوانات پرهيز نكنيد.
«ثم السابع من بعد العشر ما يخرج من الحيوان فلا تحذرن»
«بيان عربي صفحه ي 28»

17 - باب دستور ميدهد از سگ و غير آن پرهيز نكنيد.
«قل الاول فلا تحتر زن عن الكلب و غيره»
«بيان عربي صفحه ي 44»

18 - در شريعت باب واجب است كه هر نفسي براي وارثان خود نوزده ورق كاغذ سفيد لطيف ارث باقي گذارد!!!
«الباب الثاني من الواحد الثامن يجب علي كل نفس ان يورث»
«لو ارثه تسعة عشر اوراقا من القرطاس اللطيفه»
«بيان فارسي صفحه ي 274»

19 - باب دستور ميدهد كه بندگان خدا در هر آبادي «بيت حر» بسازند. اگر توضيح خود او در سطور بعد نباشد (در كتاب بيان) بهيچ وجه فهيمده نميشد منظور از «بيت حر» (خانه ي گرم) حمام است.
«الباب الثالث من الواحد السادس في ان الله قد حكم»
«بان ينبو اعباده في كل قرية من بيت حر»

20 - در آئين باب تزويج دو خواهر دريك زمان و ازدواج خواهر و برادر جايز است و در كتاب «هشت بهشت» كه در آئين باب و تاريخ بابيه نوشته شده در صفحه ي 189 سطر دوم و سوم مؤلف مي نويسد:
«ششم - (از احكام نكاح) اينكه جمع ما بين اختين در شريعت بيان جائز است.»
«هفتم - نكاح اخت (خواهر) مادام كه برادر او را از هنگام ولادت رؤيت نكرده باشد جايز است.»

21 -أنتم الدواء ثم المسكرات و نوعها لا تملكون و لا تبيعون و لا تشترون و لا تستعملون [1]
بر شما باد كه سراغ اشياء فوق نرويد آنها را نگهداري ننمايد خريد و فروش و مصرف نكني. د - دواء - مسكرات.
22- في محو كل الكتب كلها الا ما انشأت او تنشي ء في ذلك الأمر [2] .
اين باب بابي است در از بين بردن تمام انواع و اقسام كتابها مگر كتبي كه نوشته شده و يا نوشته مي شود درباره ي مرام بابيت.

23- ثم العاشر أنتم اذا أستطعتم كل آثار النقطه تملكون و لو كان چاپا فان الرزق ينزل علي من يملكه مثل الغيث قل ان يا عبادي خير التجارة هذا أن أنتم بمن نظهره يؤمنون (و همان صفحه) أنتم كل اسبابكم بعدان يكمل تسعه عشر سنه أن تستطيعون لتجددون [3]

 24- نهي عنكم في البيان أن لا تملكن فوق عدد الواحد (19) من كتاب و أن تملكتم فليلزمنكم تسعه عشر مثقالا من ذهب حدا في كتاب الله لعلكم تتقون [4] .
بيشتر از 19 كتاب حق نداريد داشته باشيد و الا بايد نوزده مثقال طلا بپردازيد.

25- الباب الخامس و العشر من الواحد الثامن.
في ان فرض لكل احد أن يتاهل، ليبقي عنها من نفس يوحد الله ربها و لابد أن يجتهد في ذلك و ان يظهر من أحدهما ما يمنعهما عن ذلك حل علي كل واحد باذن دونه لأن يظهر عنه الثمره و لا يجوز الاقتران لمن لا يدخل في الدين... [5] خلاصه - كسي كه زن گرفته و بچه دار نمي شود به هم كيش خود بدهد تا براي او بچه دار نمايد.

26- استمناء مانعي ندارد.
قد عفي عنكم ما تشهدون في الرويا او أنتم بانفسكم عن أنفسكم تستمنيون [6] .

27- خط شكسته را خدا دوست دارد و لتعلمن خط الشكسته فان ذلك ما يحبه الله [7] .

28- الباب الخامس من الواحد الخامس.

في بيان حكم أخذ اموال الذين لا يدينون بالبيان... اموال افرادي كه بابي نيستند بايد گرفته شود [8] .

29- في أن من يحزن نفسا عامدا فله أن يؤتي تسعه عشر مثقالا من الذهب أن استطاع و الا من الفضه و الا فليستغفر الله تسعه عشر مره [9] .
اگر كسي عمدا كسي را محزون كند 19 مثقال....
در اوائل امر در احسن القصص سوره 102 مي نويسد:
ان عدة الشهور في كتاب الله اثني عشر شهرا و قدر الله منها اربعه اشهر الحرام... (به فقره 15 رجوع شود) ولي بعدا رأيش عوض مي شود و بناي همه چيز را حتي سال و ماه را بر 19 و كتاب خود را نيز بر 19 واحد و هر واحد را 19 باب قرار مي دهد نسبت به هر چيزي كلمه 19 را مراعات حتي راجع به مزد زنا - زيادي اثاث البيت - و... كه نمونه هائي نوشته مي شود.
حتي ماه رمضان آنها 19 روز مانده به آخر سال شمسي است.

30- باب خامس از واحد تاسع.
و لله علي كل نفس تسعه عشر يوما يخدم النقطه في رجعها [10] .

31- در باب ثاني از واحد ثامن [11] مي نويسد:
يجب علي كل نفس أن يورث لوارثه تسعه عشر اوراقا من القرطاس اللطيفه و تسعه عشر خاتما ينقش عليها اسما من اسماء الله و أن لا يورث من الميت الا ابيه و امه و زوجته و ابنه و اخيه و اخته و ما علمه.
براي وارث 19 برگ كاغذ لطيف و 19 انگشتر به ارث گذاشته شود و از ميت چند طايفه ارث ببرند و دخترش ارث نبرد و آن چند طايفه پدر - مادر - زن - پسر - برادر - خواهر - و معلم است.

32- الباب السادس و العشر من الواحد السادس.
في ان لا يحل السفر لا حد الا اذا اراد بيت الله او بيت النقطه... و من يجبر احد علي احد في سفرا و يدخل بيته بغير اذنه او يريد ان يخرجه من بيته بغير اذنه حرم عليه زوجته تسعه عشر شهرا. و ان يتعد احد عن ذلك الحكم و لم يعمل به فعلي شهداء البيان أن يأخذوا عنه خمس و تسعين مثقالا من ذهب حيت لا مرد... [12] .

احكام عجيبي در اين باب پياده كرده اگر يافتيد كل باب را بخوانيد.

33- باب 11 از واحد سادس [13] .
في أن لا يجوز ضرب المعلم الطفل ازيد من خمسة حفيفة و قبل أن يبلغ خمس سنين فلا يجوز الضرب مطلقا و بعد فلا يجوز ازيد من خمسة، لا علي اللحم، بل يضرب علي اللباس، و ان يزيدن علي الخمسة او يضرب علي اللحم يحرم عليه التقرب الي زوجته تسعه عشر يوما حتي و ان نسي، و ان لم يكن له قرين فلينفق لمن ضربه تسعه عشر مثقالا
من ذهب... وظيفه معلم را معين مي كند كه اگر شاگرد را بزند 19 روز زنش بر او حرام مي شود و اگر زن نداشته باشد نوزده مثقال طلا بايد به شاگرد كتك خورده بدهد...

34- رجوع كردن در طلاق 19 مرتبه است و بين هر رجوعي يكماه فاصله مي باشد [14] .
35- در باب ثالث از واحد خامس مي نويسد في بيان عرفان السنين و الشهور: ملخص اين باب آنكه خداوند عالم خلق فرموده كل سنين را به امر خود و از ظهور بيان قرار داده عدد هر سنين را عدد كل شي (يعني 361 روز) و آنرا نوزده شهر قرار داده و هر شهر را نوزده روز فرموده تا آنكه كل از نقطه تحويل حمل تا منتهي اليه سير او كه به حوت منتهي مي گردد. در نوزده مراتب حروف واحد سير نمايد [15] .
ميرزا حسين علي نيز در اقدس ص 34، چ ق، سطر 7 / ص 119، چ ج، سطر 5 مي نويسد:
ان عدة الشهور تسعة عشر شهرا في كتاب الله قد زين اولها بهذا الاسم المهيمن علي العالمين [16] بعد از آن هم مي نويسد: قد حكم الله دفن الأموات في البلور او الأحجار الممتنعة او الاخشاب الصلبه اللطيفة و وضع الخوايتم المنقوشة في اصبعهم انه لهو المقدر العليم.
كما اينكه ميرزا در اقدس مهريه زنان را چنين مي آورد.
 
پی نوشت:
[1] بيان عربي، ص 42 و بيان فارسي، ص 323.
[2] بيان فارسي: ص 198.
[3] بيان عربي، ص 42، سطر آخر.
[4] بيان عربي، ص 55.
[5] بيان فارسي، ص 5،298 سطر به آخر مانده.
[6] بيان عربي، ص 35.
[7] بيان عربي، ص 26، سطر 4.
[8] بيان فارسي، ص 157.
[9] بيان فارسي، ص 264.
[10] بيان فارسي، ص 318.
[11] بيان فارسي، ص 274.
[12] بيان فارسي، صفحات 234 - 233.
[13] بيان فارسي، ص 217.
[14] بيان فارسي، ص 218.
[15] بيان فارسي، ص 153 تا آخر باب.
[16] اقدس، چاپ جديد ص 119.

 

 

 

خواندن 6218 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی