×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

دیکته پراز غلط بها الله

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم
Untitled 8

دیکته پراز غلط بها الله

دیکته پراز غلط بها الله

این غلطها تقسیم می شود به غلطهای معنوی و لفظی که توجه شما را به نمونه ای آز آنها جلب می نمایم : .

از غلطهای معنوی بهاء در کتاب مبین صفحه 284 می خوانیم: ان السماء اثر رفعتی و الارض اثر سکونی.

ترجمه: آسمان اثر بلندی و زمین اثر ساکن شدن من است، میرزا بهاء چه غلط بزرگی را مرتکب شده، زمین را ساکن دانسته، با وجودی که وی در عصری واقع شده بود که همه زمین را متحرک می‏دانستند تعجب نیست از یک چنین پیغمبر قلابی که دروغ اندازی و غلط پردازی کند. 

از نمونه غلط های لفظی میرزا اینکه جناب بها الله در اقدس صفحه 39 می‏گوید: عاشر ولع الادیان الخ و در همان کتاب صفحه 22 می‏گوید: لتعاشروا مع الادیان و تبلغوا امر ربکم. لفظ مع در این دو جمله زائد و غلط است، باید بگوید عاشروا الادیان و لتعاشروا الادیان زیرا عرب می‏گوید: ضارب زید عمروا و نمی‏گوید ضارب زید مع عمرو و در صفحه 37 می‏گوید ثم انصفوا بالله لعل تجدون لئالی الاسرار و نیز در همان صفحه سطر 15 می‏گوید: لعل تدعون ما عندکم. این دو جمله نیز غلط است زیرا لعل  که کلمه ترجی است به تنهائی داخل بر فعل نمی‏شود باید مدخول آن اسم باشد، پس باید بگوید: «لعلکم تجدون و لعکم تدعون». 

و اما غلط های موجود در ایقان:

در ایقان صفحه 7 می‏گوید: الا الذین هم انقطعوا بکلهم الی الله و عرجوا بجناحین الایقان الی مقام جعله الله عن الادراک مرفوعا و در صفحه 38 می‏گوید: 

«کذلک نرش علیک من انوار شموس الحکمة و العرفان لیطمئن بها قلبک و تکون من اللذینهم کانوا بجناحین الایقان فی هواء العلم مطیورا» و در صفحه 58 می‏گوید: «لتطیرن بجناحین الانقطاع» این سه جمله نیز غلط است زیرا نون جناحین را در حال اضافه حذف ننموده چه آنکه صحیح، جناحی الأیقان و جناحی الأنقطاع است و نیز کلمه مطیورا غیرصحیح و غلط است ،که در قرآن مجید فرموده است: و لا طائر یطیر بحناحیه. و ابن‏مالک (از نویسندگان قواعد ادبیات عرب)در الفیه می‏گوید: نونا تلی الاعراب او تنوینا مما تضیف احذف کطور سینا.

بهاء در اقدس (ص 39 س 2) میگوید: عاشروا مع الادیان بالروح و الریحان - با ادیان و ملل جهان با روح و ریحان و خوشی و خوشروئی و محبت معاشرت نمائید. 

بهائیها این جمله را یکی از معارف و سخنان برجسته‏ی بهاء شمرده، و آنرا بروی مخالفین میکشند، و ما در اینجافقط به دو مورد از غلط های این جمله اشاره می کنیم. 

1- این جمله از نظر ادبیات عرب غلط است: زیرا کلمه‏ی (مع) زائد است، و باید گفت: عاشروا الادیان. 

2- خود گوینده‏ی این کلام نتوانست عملا با مخالفین خود بسازد تا برسد بروح و ریحان، کتاب بدیع را مطالعه نمائید و به بینید پشت سر برادر خود صبح ازل و پیروان او تا چه اندازه بدگوئی و فحش و افتراء بسته است. 

در صفحه13 ایقان  می‏گوید: علی الله اتکل و به استعین لعل تجری من هذا القلم ما یحیی به افئدة الناس.

لعل کلمه‏ی ترجی است، به تنهائی بر فعل داخل نمی‏شود باید مدخول آن اسم باشد آری اگر متصل به ماء کافه باشد گفته می‏شود مثلا لعلما اضاءت لک النار.

و در ص 24 می‏گوید: مثل صلوة و صوم که در شریعت فرقان بعد از اخفای جمال محمدی از جمیع احکام محکمتر و اعظمتر است. و در ص 28 نیز در دو موضع، کلمة اعظمتر استعمال نموده و این غلط است باید عظیمتر یا اعظم بگوید.

و در ص 49 می‏گوید: کذلک تغن علیک حمامة البقاء علی افنان سدرة البهاء لعل تکونن فی مناهج العلم و الحکمة باذن الله مسلوکا.

لفظ تغن غلط است باید تغنی بگوید، مدخول کلمه‏ی لعل که فعل است غلط است باید اسم باشد، و نیز کلمه‏ی معنی ترجی دارد با تأکید به نون ثقیله در مدخول آن مناسبت ندارد، و ایضا لفظ مسلوکا در این مورد غلط است باید سالکا بگوید.

 در صفحه 66 ایقان می‏گوید: فارجعوا الیه لعل انتم بمواقع الامر تطلعون - باید بگوید لعلکم با ضمیر متصل، ذکر ضمیر منفصل در این مورد غلط است.

و در صفحه‏ی 68 می‏گوید: کذلک یؤلف الله بین قلوب الذینهم انقطعوا الیه و آمنوا بآیاته و کانوا من کوثر الفضل بایادی العز مشروبا.- مشروبا غلط است باید مشروبین بگوید زیرا اسم کان در این مورد جمع است باید خبر آن نیز جمع آورده شود.

و در صفحه‏ی 102 باز می‏گوید: لعل انتم بذلک فی زمن المستغاث توفقون - بجای ضمیر متصل ضمیر منفصل آورده غلط است.

و در صفحه‏ی 139 می‏گوید: فان الشمس قد ارتفعت فی وسط الزال لعل یستشرق علیک من انوار الجمال - در این جا هم کلمه (لعل) را بدون اتصال به ماء کافه بر فعل وارد نموده است .

و این گوشه ای بود از غلط های املایی و فکری بهائیت!!!

ادیان و فرق قم

 

خواندن 1973 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی